English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4940 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modulator U طبقه مخلوط کننده مدولاتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
mixers U مخلوط کننده
hot mixer U مخلوط کننده
mixer U مخلوط کننده
continous mixer U مخلوط کننده دائمی
modulator U لامپ مخلوط کننده
frequency mixer U مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
hot metal mixre U مخلوط کننده اهن خام
rf modulator U مدولاتور RF
impluse detector U مدولاتور ایمپولز
frequency modulator U مدولاتور فرکانس
exploiting class U طبقه استثمار کننده
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
impluse modulator U اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
audio mixer U میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
light modulator U لامپ کنترل نور مدولاتور نور
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify U طبقه طبقه کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
mixtures U مخلوط
blent U مخلوط شد
admixture U مخلوط
confused U مخلوط
blenders U مخلوط کن
blends U مخلوط
hash U مخلوط
mixers U مخلوط کن
blender U مخلوط کن
composite U مخلوط
admixtion U مخلوط
mixer U مخلوط کن
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
mixed U مخلوط
compost U مخلوط
blending U مخلوط
mixture U مخلوط
macedoine U مخلوط
blend U مخلوط
mixed gas U گاز مخلوط
miscible U مخلوط شدنی
staff U مخلوط سیمان و گچ
melt U مخلوط کردن
weak mixture U مخلوط ضعیف
mixed crystal U کریستال مخلوط
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
cryogen U مخلوط سرمازا
solid solution U کریستال مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
melts U مخلوط کردن
gas mixture U مخلوط گاز
staffed U مخلوط سیمان و گچ
staffs U مخلوط سیمان و گچ
mixes U امیزه مخلوط
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
mixture U بتن مخلوط کن
mix U امیزه مخلوط
homogeneous mixture U مخلوط همگن
commix U مخلوط کردن
porridge U چیز مخلوط
unscourced wool U پشم مخلوط
powder mixer U گرد مخلوط کن
mixes U مخلوط ترکیبی
unadulterated U مخلوط نشده
confect U مخلوط کردن
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
mixture control U کنترل مخلوط
concrete mix U مخلوط بتن
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
mixing U مخلوط کردن
ternary mixture U مخلوط سه تایی
terpenoid U مخلوط باترپن
mix U مخلوط ترکیبی
immiscible U مخلوط نشدنی
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
rich mix U مخلوط پر مایه
intercarrier beat U زنه مخلوط
meddle U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
meddles U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
blend U مخلوط کردن
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
hash U مخلوط کردن
admix U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
blent U مخلوط کرد
mingled U مخلوط کردن
lean mixture U مخلوط رقیق
intermingles U با هم مخلوط کردن
intermeddle U مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
blends U مخلوط امیختگی
mixtures U بتن مخلوط کن
meddled U مخلوط کردن
mell U مخلوط کردن
blend U مخلوط امیختگی
syncrasy U مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
melange U مخلوط امیختگی
laudanum U مخلوط افیون
puddle U مخلوط کردن
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
commingle U بهم مخلوط کردن
creole U دارای نژاد مخلوط
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
shuffle U بهم مخلوط کردن
mixes U مخلوط کردن ترکیب
organic silt U مخلوط بامواد الی
immiscibility U حالت مخلوط نشدنی
mix U امیختن مخلوط کردن
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
mix U مخلوط کردن ترکیب
tempered U مخلوط کردن مزاج
mixes U امیختن مخلوط کردن
tempers U مخلوط کردن مزاج
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
temper U مخلوط کردن مزاج
shuffled U بهم مخلوط کردن
shuffles U بهم مخلوط کردن
dry blending U مخلوط سازی خشک
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
creoles U دارای نژاد مخلوط
mixture of tar and bitumen U مخلوط قطران و قیر
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
unalloyed U غیر مخلوط خالص
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
etherize U بااتر مخلوط کردن
detrital cone U مخلوط افکنه واریزهای
mixed crude oil U نفت خام مخلوط
mishmash U مخلوط اش شله قلمکار
miscible U مخلوط شدنی امیزنده
cross loading U مخلوط کردن بارها
harshest U مخلوط بتن سفت
burdens U مخلوط کردن بار
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
batches U اندازه مخلوط بتن
harsh U مخلوط بتن سفت
batch U اندازه مخلوط بتن
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
harsher U مخلوط بتن سفت
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
burden U مخلوط کردن بار
souse U با ترشی مخلوط کردن
composite lightweight concrete U بتن سبک مخلوط
shuffling U بهم مخلوط کردن
float U بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated U بستنی مخلوط با شربت وغیره
floats U بستنی مخلوط با شربت وغیره
immingle U بهم امیختن مخلوط کردن
gannister U مخلوط کوارتز و خاک نسوز
hybrida U گیاه یاجانور دورگه مخلوط
gas ligther U اتش زنه مخلوط گاز
milk punch U مشروبات مخلوط با شیر وقند
potpourris U تنوع مخلوط درهم وبرهم
roil U مخلوط کردن سرگردان شدن
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
random mixed U مخلوط شدن به طور شانسی
admix U مخلوط شدن امیزش کردن
potpourri U تنوع مخلوط درهم وبرهم
thermit U مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
thermit welding U جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
angola yarn U نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
pop U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
popped U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1preppy
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com